در نگاه اول به نظر می رسد که طبقه اجتماعی هم نقشی به اندازه دیگر معیارهای انتخاب همسر دارد. از آنجایی که طبقه اجتماعی از عوامل متعددی تشکیل شده، بر جنبه های متعددی از زندگی فرد تأثیر می گذارد. به عبارت دیگر، تفاوت طبقاتی موجب به وجود آمدن اختلافات در زمینه های گوناگون زندگی زناشویی می شود که مرتفع ساختن همه آنها کار ساده ای نیست.
از جمله مهمترین زمینه های بروز اختلاف ناشی از تفاوت طبقاتی می توان به این عوامل اشاره کرد:
1. تفاوت های مربوط به نقش جنسی
نقش جنسی به ویژگی هایی گفته می شود که از نظر فرد به جنس خاص (زن یا مرد) تعلق دارد. تفاوت طبقه اجتماعی تعاریف متفاوتی از زن، مرد و نقش آنها در زندگی و وظایفشان نسبت بهم ایجاد می کند. مردسالاری، زن سالاری، مشارکت اجتماعی زن و مرد و تصمیم گیری و سیاست گذاری های کلی زندگی در خانواده هایی که از طبقات متفاوت هستند، فرق می کند.
2. تفاوت میزان تحصیلات
معمولاً میزان تحصیلات افراد متعلق به طبقه بالای جامعه، از دو طبقه دیگر بیشتر است. تشابه سطح تحصیلات زوجین موجب افزایش رضایت زناشویی، کاهش میزان طلاق و رشد اجتماعی کودکان می شود. به دلیل آنکه مرد ریاست خانواده را به عهده دارد، بالاتر بودن سطح تحصیلات وی مشکلات کمتری ایجاد می کند. همچنین بهتر است اختلاف سطح تحصیلات زوجین بیشتر از دو مقطع نباشد.
3. تفاوت در شیوه نگرش نسبت به مسائل زندگی و مسائل مالی
در اینگونه روابط معمولاً وضعیت مالی یکی از طرفین بسیار بهتر از دیگری است. برای افراد کم درآمد یا دارای درآمد متوسط، افزودن بر میزان مال و دارایی یکی از مسائل مهم زندگی به شمار می رود، بنابراین ممکن است آنها برای رسیدن به اهداف مالی خود از اهداف دیگری که به نظر شریک زندگی شان مهمتر است چشمپوشی کنند.
والدینی که دارای سطح تحصیلات عالی هستند، بیشتر با فرزندان خود صحبت می کنند و برای آنها کتاب می خوانند. آنها دلایل خواسته های خود را برای فرزندانشان بیان می کنند و با این کار موجب می شوند که استدلال منطقی فرزندانشان پیشرفت کند
4. تفاوت در شیوه فرزندپروری
نتایج پژوهش ها نشان داده است که افراد طبقه جامعه معمولاً از شیوه فرزندپروری مقتدرانه (که در آن محبت و کنترل والدین به میزان کافی است) استفاده می کنند. والدینی که دارای سطح تحصیلات عالی هستند، بیشتر با فرزندان خود صحبت می کنند و برای آنها کتاب می خوانند. آنها دلایل خواسته های خود را برای فرزندانشان بیان می کنند و با این کار موجب می شوند که استدلال منطقی فرزندانشان پیشرفت کند. زمانی که از این والدین سۆال می شود که دوست دارند فرزندانشان چه ویژگی هایی داشته باشند، آنها اغلب بر ویژگی های درونی مانند کنجکاوی و منطقی بودن تأکید می کنند، در حالی که والدینی که سطح تحصیلات پایین تری دارند، از فرزندان خود می خواهند که بدون چون و چرا دستورهای آنها را اطاعت کنند و در مورد علت خواسته هایشان توضیحی به بچه ها نمی دهند. زمانی که از این والدین درباره ویژگی های مطلوبی که مایلند در فرزندشان وجود داشته باشد پرسیده می شود، به ویژگی های عینی مانند حرف شنوی، چالاکی، اطاعت محض و. .. اشاره می کنند.
5. تفاوت در شیوه گذراندن اوقات فراغت
بعضی والدین از زمان کودکی برای پرکردن اوقات فراغت فرزندانشان برنامه منظمی دارند. در حالیکه اوقات فراغت در بعضی خانواده های دیگر تعریفی ندارد.
6- تناسب مالی و اقتصادی
بدون شک تفاوت در اقتصاد خانوادهها در نوع نگرش، رفتار و چگونگی عملکرد افراد تأثیر بسزایی میگذارد. هرچند که در بسیاری از موارد بین وضعیت اقتصادی و پایگاه اجتماعی افراد رابطه مثبتی وجود دارد و اگر پایگاه اجتماعی خانواده همسر آیندهتان را بررسی کنید به وضعیت اقتصادی آنها هم پی میبرید، اما در بسیاری از موارد مشاهده شده، بهرغم اینکه خانوادهای از پایگاه اجتماعی خوبی در جامعه برخور بوده، ولی از لحاظ اقتصادی دارای وضعیت مناسبی نبودهاند. به همین دلیل، توصیه میشود که وضعیت مالی خانواده همسر بهصورت جداگانه مورد بررسی قرار بگیرد.
بهطور کلی همخوانی زوجین در امور زیر کاملاً مفید بوده و توجه به این موارد را میتوان شرط خردورزی دانست:
- عادات و آداب گروهی؛
- شأن و موفقیت خانوادگی؛
- نوع تربیت خانوادگی؛
- دغدغهها، توقعات و انتظارات اجتماعی؛
- ارزشها و گرایشهای عقیدتی، فرهنگی و سیاسی؛
- سطح ارتباطات و برخوردهای اجتماعی؛
- سطح تحصیلات و منزلت خانوادگی؛
- سطح ثروت، درآمد، مسکن و وسایل مختلف زندگی.
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.